طی چندماه اخیر توی برخی از شرکتهای حساس وصنعتی کشور دوره های ضد جاسوسی در حد کاملا مبتدی برگزار میشه...از جمله چندی پیش اطلاعیه تشکیل اون رو توی تابلوی اعلانات محل کارم دیدم.که خیلی جالب به نظر میرسه ومن هم دوست داشتم که توی این دوره شرکت کنم اما هنوز میسر نشده....
اما یکی از دوستان که توی یکی از این دوره ها شرکت کرده بود، گفت :دوره ی بسیار جالب و پر باری بود وخیلی هم لذت بخش بود..
می گفت:یکی از سرفصل ها راجع به جاسوسی و عملیات تروریستی از طریق موبایل بود...!! مدرس این دوره میگفت: همین باطری های موبایل که چندی پیش توی کشور خودمون منفجر میشدن بخشی از یک توطئه بود و علت رو در تقلبی بودن باطری عنوان کردن..در حالی که این باطری ها برای هدف خاصی ساخته شده بودن و اون هم ترور افراد شاخص وسران مملکت بود.. که مقدار زیادی وارد کشور شده بود وبطور گسترده ای توزیع شد.... و ظاهرا در فلسطین این موبایل ها با باطری هاشون به طور رایگان بین همه توزیع شد که پس از مدتی با شناسایی موبایل افراد خاص وارسال سیگنال به اونها اقدام به انفجار وترور اونها میکردن، گاها موفق هم میشدن....
مطالب جالب دیگه ای هم گفت که میذاریم واسه ی یه وقت دیگه.....
------------------------------------------------------------------------------
دیروز کارخونه ما در شرایط بسیار طاقت فرسایی قرار داشت به که شکلی باکوچکترین اشتباه تاوان سنگینی پرداخت میشد....عکس زیر موقعی گرفته شد که همه نفسها در سینه حبس شده بود و برخی از همکاران،بسیار مضطرب ونگران نظاره گر بودن.........
این هم یکی از بچه ها که حین کار به خاطر فشار و استرس زیادکاری ،فشارش افتاده بود و من براش آب قند درست کردم که توی تصویر لیوانشو می بینین......
تا بعد......
چندی پیش که برای دیدار خونواده به m.i.s رفته بودم ،هوا بسیار عالی بود و ما ترجیح دادم که به دامن طبیعت بریم .رفتیم و کلی هم حالیدیم....جای شما خالی ،خوش گذشت......
اینجا بهارش تقریبا از الان شروع میشه و تا حول وحوش 20 فروردین ادامه داره....هوا بسیار مطبوع وعالی ..اصلا قابل تصور نیست....از 20 فروردین به بعد هوا کم کم گرم میشه .....
این هفته یه ورک شاپ جنرال برگزار شده که اسم من هم برای شرکت توی این کلاس اعلام شده .خوبی دوره های اینجا اینه که کلاس ها حداکثر 10 نفر هستن و اساتید صاحب نام دانشگاه های کشور (مخصوصا تهران ) برای تدریس دعوت میشن.
دوره این هفته روانشناسی صنعتیه که بسیار کلاس پر محتوا و جالبیه و پس از شرکت توی این کلاس فهمیدم که چقدر از جهان متمدن عقب هستیم.....
استاد این دوره آقای دکتر ...... استاد دانشگاه علامه است که توی تلویزیون هم چندین بار دعوت شده بود...به سرفصل های دوره هم خیلی مسلطه.....
میگفت که توی تمام کشورهای مترقی و پیشرفته وجود یه روانشناس بخش جدایی ناپذیر تمام ارگان هاست وتمام مدیران حتما یه روانشناس به عنوان مشاور دارن تا نوع برخوردصحیح با زیرمجموعه رو به اونها یاد بدن ورفتارهای سازمانی پرسنل رو تجزیه وتحلیل کنن....و ادامه داد که در سال 1945 حدود 2500 روانشناس برای نیروی هوایی آمریکا استخدام شدن ,در حالی که وقتی به یکی از مدیران ارشد یکی از سازمان ها گفتم که وجود روانشناس ضروریه ..گفت :ما که اینجا دیوونه نداریم..!!!!!
متاسفانه همه فکر می کنن که باید به شرایط بحرانی برسن تا به روانشناس مراجعه کنن. در حالی که ما برای مشکلاتی که از حل شون عاجز هستیم میتونیم به یه روانشناس مراجعه کنیم،وازش مشاوره بگیریم..
من پرسیدم که چند نفر از مدیران مملکت مشاور روانشناس دارن؟ در جواب گفت :تقریبا 99.% ندارن. و این مساله واقعا تاسف آوره ....... وبه نظرمن شاید یکی از دلایل پایین بودن کار مفید و بازدهی ایرانیان همین باشه....
هر چی آگاهی ما نسبت به اوضاع واحوال اطرافمون بیشتر بشه ،بیشتر ناراحت میشیم و به جهان سومی بودن خودمون بیشتر پی میبریم.
دکتر ادامه دادن که من بیشتر به شما امیدوارم چون برخی از شما از مدیران آینده این مملکت خواهید بود و شمایید که باید این تحولات عظیم رو در ساختار این مملکت ایجاد کنید.و دیدگاه های سنتی مدیریت رو بریزید توی سطل آشغال ....
ایشون گفتن که حرکتهایی هم در این زمینه صورت گرفته ولی بسیار کمه...
باز هم به این جمله ی گهر بار !!!!!! خودم رسیدم که: اگه این کارا رو بکنیم که بهمون نمیگن جهان سومی...............
ولی با همه این تفاسیر من به آینده این مملکت امیدوارم و میدونم که اگه آموزش ها استمرار داشته باشه نسل بعدی مدیران بسیار کارامد و مدرن خواهند بود........
ولی من دیگه تحمل ندارم و میخوام فرار مغزها بشم...... بعد فردا نیاین منت کشی که برگرد ایران ها.....گفته باشم !!!
چند وقت پیش یکی از همکاران گفت که به آقای مهندس......یکی از مدیران باسابقه شرکت ما که اتفاقا رییس اداره ...........هم هست ،گفتم مهندس کامپیوتر شما پسورد داره یا نه ؟ در کمال آرامش وبا اعتماد به نفس زیادش گفت نه سفارش دادم تدارکات دو ،سه تا واسم بخره.....!!!!!!!!! من هم هیچی نگفتم و اومدم بیرون.(البته ایشون به بوق بودن معروفه ).
*زهره
لره فیلم زهره رو میبینه میگه:خدا خونسون خراب کنه ،بی شرفا چنده ز سریال نرگس سانسور کرده بیدن!!!!!
*تخته نرد
ترکه داشته با خره تخته نرد بازی میکرده ،ازش میپرسن چرا با خر بازی میکنی ؟میگه همچینم خر نیست 2 بر 0 جلوه..!!!!!
*اصفهانی
اصفهانیه موز میخوره ،پوستشو میزاره لای دفتر خاطراتش..!!!!
خوب دیگه سی یو.........